به دستایی وفادارم که حتی
یه بارم حسشون نکرده بودم
مثه بازیکن ذخیره ای من
تا یادم هست پشت پرده بودم
مثل بازیکنی که از زمونه
همیشه کارت قرمز رو میگیره
یه روزی گل تو دستاشه که دیگه
برای بردن اون خیلی دیـــــــره
تو نیستی انگاری خالیه دنیــا
صدای هیچ کسی دور و ورم نیست
نگو چرا زمین میخورم اینجا
آخه دعای تو پشت سرم نیست
من اونقدری که وابستم به عکست
نمیتونم با آدما بجوشم
برام آبی و قرمز که مهم نیست
بگو چه رنگی دوست داری بپوشم
همه دنبال اون اسمی میگردن
که یه عمره کنارم نقطه ینه
برام شیرین ترین پیروزی اینه
یه بار اسمم روی لبهات بشینه
تا روزی که تو دستامو بگیری
میخوام دنیارو منتظر بذارم
بیا موهای من جو گندمی شد
فقط تا سوت پایان وقت دارم...
فقط تا سوت پایان وقت دارم...
فقط تا ســـوت پایان وقـــــــت دارم