دوست دارم کز غم جانسوز عاشورا بمیرم
بنده آنگه باشم او را کز غم مولا بمیرم
میکشد شرمم که بعد از او نفسهایت هنوزم
جای دارد کز غم ، این زندگانی ها بمیرم
جای دارد کز غم ، این زندگانی ها بمیرم
کاش سیلی گردداین اشک غمش که آید ز چشمم
تا مگر ویران کند بنیاد عمرم را بمیرم
می زنم خود لاف عشق ، اما شود ثابت زمانی
چون رسد بر کوی جانا ، جان دهم آنجا بمیرم
کاش سر بر تربت کویش نهم در آخرین دم
در جوار قتلگاه زاده زهرا بمیرم
کشته شد جان جهانی مرگ بر این زندگانی
زندگی آن است که از این مهنت عزما بمیرم
یا کنار نهر علقم ، دست غم بر سر بکوبم
وز غم ناکامی آن تشنه لب ، سقا بمیرم
یا کنار نهر علقم ، دست غم بر سر بکوبم
وز غم ناکامی آن تشنه لب ، سقا بمیرم
دوست دارم کز غم جانسوز عاشورا بمیرم
بنده آنگه باشم او را کز غم مولا بمیرم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music