آتشی در سینه دارم جاودانی
عمر من مرگیست نامش زندگانی
رحمتی کن که از غمت جان میسپارم
بیش از این من طاقت هجران ندارم
کی نهی بر سرم پای ای پری به از وفا داری
شد تمام اشک من بس درغمت کرده ام زاری
نو گلی زیبا و بد حسنو جمالی
عطر آن گل رحمت است و مهربانی
ناپسندیده بود دل شکستن
رشته الفت و یاری گسستن
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music