جوانمردی را در جنگ تاتار جراحتی هولناک رسید.
کسی گفت فلان بازرگان نوش دارو دارد
اگر بخواهی باشد دریغ ندارد.
گویند آن بازرگان به بُخل معروف بود.
گر به جای نانش اندر سفره بودی آفتاب
تا قیامت روز روشن کس ندیدی در جهان
جوانمرد گفت: اگر خواهم دارو دهد یا ندهد
و گر دهد منفعت کند یانکند
باری خواستن از او ، زهر کشنده است
هر چه از دُونان به منت خواستی
در تن افزودی و از جان کاستی
و حکیمان گفته اند آب حیات اگر فروشند
فی المثل با آب روی، دانا نخرد
که مردن به علت به از زندگانی به مذلت .
اگر حنظل خوری از دست خوش خوی
به از شیرینی از دست ترشروی
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2025
The best Persian and Iranian music