می سوزم از این خجلت سقا شده نام من
سقا شده نام من
من و ساقی و نبود یک جرعه به جام من
یک جرعه به جام من
ای پیر من ای میخانه من
بشکسته ببین پیمانه من
آتش زده بر دریا لب تر نکند سقا
آتش زده بر دریا لب تر نکند سقا
لب خشک و لب دریا چشمم ز غمت تر بود
چشمم ز غمت تر بود
در جام کفم پیدا عکس علی اصغر بود
عکس علی اصغر بود
از داغ غمش سوزد جگرم
خواهم به ببرش آبی ببرم
آتش زده بر دریا لب تر نکن سقا
آتش زده بر دریا لب تر نکن سقا
تا بر سر سقایت از کینه عمود آمد
از کینه عمود آمد
در حال نماز عشق با سر به سجود آمد
با سر به سجود آمد
تو روح عبادت های منی
من عبد و تو مولای منی
آتش زده بر دریا لب تر نکن سقا
آتش زده بر دریا لب تر نکن سقا
مشکی به دوش رشتهی آن مشک زلف یار
جامی به دست جلوه ی جامش رخ نگار
اما چه مشک چون تن مجنون فسرده پوست
چشم هزار لیلی اش در پی به انتظار
گر نیست علم در کف عذرم شده بی دستی
عذرم شده بی دستی
بر خاک مریز ای آب تو هستی من هستی
تو هستی من هستی
چشمان حرم بر آه من است
همراه تو ای آب آه من است
آتش زده بر دریا لب تر نکن سقا
آتش زده بر دریا لب تر نکن سقا
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music