به خیمه ها عطش فراگیر بود آب فقط بر لب شمشیر بود
جام باقی کجاست دست ساقی کجاست
اهل حرم در التهابند به ذکر آب آب آبند
تشنه لبی برده ز آب آّبرو به چهره زد رنگ ز خون گلو
طفل شیر خواره دل پر شراره خنده روی دست پدر زد
با لب تشنه بال و پر زد
بگو به خواب بیاید به چشم من بنشیند که من به خواب روم بلکه خواب آب ببینیم
ولیک کار عطش را رسانده ام به جایی که خواب رفته مگر خواب خواب خواب ببینم
من سند مظلومی حسینم برای غربتش به شور و شینم
حجت اکبرم علی اصغرم عقده ز کار من گشایید قناده ام پر خون نمایید
کسی ز من به مادرم بگوید مرا به پشت خیمه ها بجویید
راهی نبردم دگر بر نگردم من طفل دلبند ربابم همنام جدم بو ترابم
من طفل دلبند ربابم همنام جدم بو ترابم
من طفل دلبند ربابم همنام جدم بو ترابم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music