از آسمانم ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمینویسم ترانه بی تو
چگونه پر کشد خیالِ واژه بی تو
به لب رسیده جان
کجایی؟ کجایی؟
که برده طاقتم جدایی
باران تویی به خاکِ من بزن
باز آ ببین که بی مهِ تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاکِ من بزن
باز آ ببین که در رهِ تو من
نفس بریده در گذارم
مگر ندانی چو از تو دورم
بیراههای خموش و تار
بی عبورم
نمیتوانم دگر برویم
که من اسیرِ این خزانِ تو به تویم
به لب رسیده جان
کجایی؟ کجایی؟
رهی نمانده تا رهایی
باران تویی به خاکِ من بزن
باز آ ببین که بی مهِ تو من
هوای پر زدن ندارم
باران تویی به خاکِ من بزن
باز آ ببین که در رهِ تو من
نفس بریده در گذارم
باران تویی به خاکِ من بزن
باز آ ببین که بی مهِ تو من
هوای پر زدن ندارم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music