Erfan Salimi

Baba

من تازه فهمیدم که دنیام بی تو درده
بعد از خدا پشتم به تو بوده همیشه
بی تو جهانم غرق آزار و جنونه
میرم که شب با روزگار من یکی شه
من تازه فهمیدم که بی تو راه قلبم
تنها به روی غصه و دلشوره بازه
بی تو سکوت خونه طولانی و تلخه
رویا نمیتونه با خواب من بسازه
جز تو کسی همراه من نیست
بی تو صدام غمگینه بابا
با خنده ی تو روبه راهم
دردت برام سنگینه بابا
هرکی رسید زخمت زد و رفت
هر آدمی حتی خود من
بابا برای اولین بار دعوام کن
بغضت رو بشکن
از من به غیر از لحن بد چیزی ندیدی
هر لحظه و هرجا غرورت رو شکستم
درگیر حال و روز من بودی و هربار
من با دلیل و بی دلیل چش رو تو بستم
اما الان خیلی پشیمونم نگام کن
من بی تو از این زندگی چیزی نمیخوام
دستاتو ول کردم خدا دستامو ول کرد
چند ساله بی دستای گرمت سرده دستام