دگر چه با تو گويم كه هر چه بود گفتم
نه بيم نام كردم نه عشق را نهفتم
در اين زلال روشن نديده رخ گذشتي
چو غنچه ديده بستي چو گل اگر شكفتم
رها مكن به خاكم كه چلچراغ تاكم
بساز تكيه گاهي ز پاي تا نيفتم
چگونه و چه گويم ز روز و روزگارم
شب آمد و نشستم سحر شد و نخفتم
كبود بينهايت شكفته در نگاهم
گسسته و رميده ز آشيان و جفتم
رها مكن به خاكم كه چلچراغ تاكم
بساز تكيه گاهي ز پاي تا نيفتم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music