بال و پرم شکسته شد
نیامدی به دیدنم
داغ یه زخم کهنه را
نشانده ای به این تنم
من به هوای تو سقوط کردم که شاید بال و پرم باشی
مرا به حال خود رها کردی نخواستی که گوهرم باشی
من به تو نزدیک و ولی تو دور میشی از منو
هرچه تو خواهی آن شود اصرار میکنم نرو
دردانه ام دیوانه ام بد تا نکن بی معرفت
ببین که این نبودنت قلب مرا ویرانه کرد
من با خیال تو تمام شهر را هرروز میگردم
برای دیدنت از این خانه به هرجایی سفر کردم
آخر من و دودست خالیم ماندیم برای هم
آوازه ی شب تنهاییو خواندی برای من
من به تو نزدیک و ولی تو دور میشی از منو
هرچه تو خواهی آن شود اصرار میکنم نرو
دردانه ام دیوانه ام بد تا نکن بی معرفت
ببین که این نبودنت قلب مرا ویرانه کرد
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music