Masoud Hatami

Langargah

همیشه پای لنگرگاه
مسافر خسته از رفتن
توی کشتی زیر بارون
توی دریا به تو پیوستن
همیشه یک نفس با تو
غروب من دلگیره
برای گریه کردن دو
چشم من ریسه میره
منو تنها میذاری
رو قلبم پا میذاری
منی که عاشقت
بودم با غم ها جا میذاری
بمون با من که محبوبه
با تو دلدادگی خوبه
وقتی چشم هات میبندی
بدون این عشق مغلوبه
بیا باز با دل تنگم
آخر رفاقت کن
اگرچه خالی ام از خود
به درمان من عادت کن
کمی آهسته تر دستت
به بار گردنم بگذار
مثال اولین دیدار تو شرمت
را رعایت کن
منی که از غبار درد دوتا
چشمان دزدیدم
به عشقت زندگی کردم
همه هستیم بخشیدم
کسی که بی قرارم بود
تو‌خونه انتظارم بود
وقتی که افتادم
تو سختی ها کنارم بود
نگاه کن اونور دنیا
گرفته مه همه دنیا
روی جغرافیای عشق
میمیره مرگ یک رویا
چقدر این زندگی سخته
شدم غمگین و دل خسته
واسه برگشتن با تو مسیر
زندگی بسته
منو تنها میذاری
رو قلبم پا میذاری
منی که عاشقت بودم
با غم ها جا میذاری
بمون با من که محبوبه
با تو دلدادگی خوبه
وقتی چشم هات
میبندی بدون این عشق مغلوبه