واسه شیروونیه خیس واسه بوی شالیزار
همگی میریم شمال با همه قرار بذار
میریزیم تو جاده هر چی از شهر پریم
دو ساعت دیگه با هم کندوان آش میخوریم
میریم اونجا که چشام رو به آفتابن بیا
متنفرم از این شهر عینک دودیا
بیا بیا لب مرزه ماهیا بیا بیا خودتو بپوش بیا
بیا بیا لب مرزه ماهیا بیا بیا خودتو بپوش بیا
میریم از شهری که توش عشق یعنی حادثه
اینجا عشق هست اما به ماها نمیرسه
لک زده دلم واسه بوی دیواره گلی
واسه عطر پرتقال پشته ویلا ساحلی
پای دریا بشینیم مثله روزای قدیم
خودمون دریا شیم به زمین دست بدیم
بیا بیا لب مرزه ماهیا بیا بیا خودتو بپوش بیا
بیا بیا لب مرزه ماهیا بیا بیا خودتو بپوش بیا
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music