تو یه خورشید شکسته من زمین سرد و خسته
بی حرارت وجودت تویه بهت غم نشسته
من دیوونه ی عاشق به خیالم تو خدایی
همه شب بیدار میموندم که تو با سحر بیایی
من میخواستم توی رگهام معنی زندگی باشی
به تن خسته ی عاشق نور آرزو بپاشی
واسه تو فرقی نمیکرد بودن و نبودن من
پای خستمو ندیدی لحظه ی تلخ شکستن
تو هنوز تو آسمونی من زمینم که اسیرم
من بازم در انتظارم که نفس از تو بگیرم
من بازم در انتظارم که نفس از تو بگیرم
تو غریبه من یه عاشق که برات دل نگرونه
فاصله بین من و تو اززمین تا آسمونه
روزای خوبه گذشته کاشکی بر میگشت دوباره
شبای سرد جدایی باز میشد پراز ستاره
کاش میدیدم که نگاهت پر عشقه مهربونه
از لب تو میشنیدم غزلای عاشقونه
تن من پر از شکایت دل من پر از حکایت
من میخواستم با تو باشم برسم تا بی نهایت
تو هنوز تو آسمونی من زمینم که اسیرم
من بازم در انتظارم که نفس از تو بگیرم
من بازم در انتظارم که نفس از تو بگیرم
تو غریبه من یه عاشق که برات دل نگرونه
فاصله بین من و تو اززمین تا آسمونه
روزای خوبه گذشته کاشکی بر میگشت دوباره
شبای سرد جدایی باز میشد پراز ستاره
باز میشد پراز ستاره
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music