Mohsen Keshavarz

Zanjir

به زنجیرم کشید مست زنجیر توام گر تو تماشایم کنی هر لحظه درگیر توام
تا خواهم از تو دست کشم این دل بسوزاند مرا
تا چشم بر گیرم ز تو به فکر بخواباند مرا
ببین عشق تو تا کجا منو کشونده عطش نگات جون به لبم رسونده
راه سختی طی شد تا به تو رسیدم
دل از همه بریدمو بهتر از تو ندیدم
با تو هوای من خوشست تا تو دل آرام منی
دل را به دریا میکشم دریای آرام منی
در عشق تو جاری شدم هنگام بیداری و خواب
میمیرم آنجایی که چون ماهی جدا گردم ز آب
مگذر ز من زیبای من بگذار با تو خو کنم آتش کشم بر هستیم دنیا رو زیر و رو کنم
ببین عشق تو تا کجا منو کشونده عطش نگات جون به لبم رسونده
راه سختی طی شد تا به تو رسیدم
دل از همه بریدمو بهتر از تو ندیدم