از شبانه های سرد و خالی
از دروغ و دود این حوالی
جستم تا در کامم شعری بروید
در من مردی تنها آشفته موید
من می روم تا شاید به آخر رساند
نگاهم سیاهی را
من می روم تا شاید که آخر بیابد
کبوتر پناهی را
بی قرص رویت
ماهی نباشد که شامی بیارزد به بیداری
از تو نوشتم
تنها تویی که به شوق سرودن سزاواری
اولین شبانه را به یاد آر
گوشه چشم عاشقی روا دار
من آن حرف بی تو ناگفته بودم
از چشمانت آن شب شعری سرودم
There is no comment yet ...
Copyright © 2007 - 2024
The best Persian and Iranian music